صبح را شب کردم
شل ولی باز آمد
رفتم از کویت لیک
عشق دمساز آمد
چشم شهلای تو باز
در پی ناز آمد
غم رسوایی دل
کاشف راز آمد
بال و پر بگشوده
فکر پرواز آمد
زین همه بی خبری
زتو آواز آمد
تا تو رادیدم دوست
لب به ایجاز آمد
28دی97
یادداشت...برچسب : نویسنده : 294892ms بازدید : 93