رباعی

ساخت وبلاگ
رباعی

درکارمی از حکیم فتوا دارم

می می خورم و دلی مصفا دارم

تدبیر به کار روز باید بکنم

فردای ندیده را چه سودا دارم

***************************************ددرکار جهان دمی تامل بیجاست

فردای من و تو این زمان نا پیداست

رفته است زکف گذشته های من وتو

دریاب کنون اگر کنون پابرجاست

               ***

من با می ناب عهدو پیمان دارم

تا می به پیاله هست من جان دارم

می می خورم شراب می نوشانم

تاروی زمین جواز امکان دارم

***

با ما منشین که مست مستیم هنوز

در کار دلیم و بت پرستیم هنوز

دوری کن از این خیل بد اندیش که ما

نوشیم می و دست به دستیم هنوز

***

اندیشه می هنوز پندار منست

از شب به سحر شراب دلدار منست

سودای جهان به سر ندارم هرگز

می خوردن و بوسه خواستن کار منست

***

این ماه رخان مست شیرین رفتار

وانان که منم خراب آنان بسیار

گر بوسه نگیرم از رخ زیباشان

کوتاهی در عبادت است ای ستار

***

اندیشه من به کار فردا نرسد

کام دل من همیشه هرجا نرسد

اندیشه فروگذاشتم کو جامی

این وقت عزیز باز بر ما نرسد

***

پر کن قدحی که عمر در تاب و تب است

می نوش و برو که شحنه در خواب شب است

حالی که به میخانه قدم دادی رنج

برگیر قدح وگرنه ترک ادب است

* **

مارازصف عدم صدا زد تقدیر

گاهی به خوشی گه به بلا زد تقدیر

از ما چه خوشی دید که با ما جوشید

کردیم چه بد که فتنه ها زد تقدیر

۱مرداد۷۹

یادداشت...
ما را در سایت یادداشت دنبال می کنید

برچسب : رباعی, نویسنده : 294892ms بازدید : 91 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 11:46